سلام! مدتی گذشت. من آنقدر روی پروژه خلاقیت کار کرده ام که پیدا کردن زمان برای نوشتن در اینجا در Art Bar بسیار سخت است. اما من چیزهایی برای به اشتراک گذاشتن دارم! همانطور که میدانید، من در طول سال گذشته کلاسهای استودیوی باز را در کتابخانه محلیمان تسهیل کردهام (در مورد آنها نوشتهام و میتوانید برای پیوندها به پایین بروید)، و از این تجربیات بسیار رشد کردهام و یاد گرفتهام. من واقعاً میخواهم کتابی بنویسم (نه واقعاً اما به نوعی) در مورد راهاندازی رویدادهای هنری جامعه با پایان باز که برای سنین مختلف جذاب باشد و ذهنیت جدیدی را در مورد اینکه تجربیات هنری دوران کودکی میتواند (و باید) شبیه باشد، پرورش دهد. گنجاندن والدین در این رویدادهای کتابخانه بخش مهمی از فرآیند بوده است، زیرا واقعاً اینجاست که کار باید انجام شود. تغییر طرز فکر بزرگسالان برای دادن آزادی به کودکان برای انتخاب خود، و دیدن آنها به عنوان هنرمندانی که قادر به داشتن ایده های خوب و بازی با مواد به تنهایی هستند – حتی اگر در نهایت کاری را که شروع کرده اند رها کنند یا صرفاً با مشاهده شرکت کنند. فقط به بچه ها فضایی بدهید تا همان چیزی باشند که هستند و با دانستن اینکه بزرگسالان به انتخاب هایشان اعتماد دارند، اعتماد به نفس ایجاد کنید (گفتنش آسان تر از انجام دادن، زیرا بزرگسالان عادت دارند برای فرزندان خود انتخاب کنند). این در واقع بسیاری از کارهای مشابهی است که من و شانون در TCP انجام میدهیم – تغییر ذهنیت معلمان در اولویت دادن به خلاقیت و دادن فرصتهایی به کودکان برای انتخاب واقعی.
در سپتامبر این رویکرد را به یک برنامه محلی در دوران کودکی آوردم تا با کودکان 5-7 ساله در انبار هنری زیبایشان کار کنم. امروز درباره روزی به اشتراک میگذارم که ضایعات چوب، بریدههای مجله و مجموعهای از مواد دیگر را که کودکان میتوانستند همراه با چوب از آنها استفاده کنند را به اشتراک میگذارم (همه با الهام از دوست باهوش من سامارا در Purple Twig از این پست و این رویداد). من این تجربه را دو بار ارائه کردم – یک بار در کتابخانه نیز – و هر بار کمی متفاوت بود. اول از تجربه مدرسه می گویم بعد کتابخانه. اما اول، مواد.
[ I am a participant in affiliate programs designed to provide a means for bloggers to earn small fees at no cost to you by linking to Amazon.com and affiliated sites. ]
مواد برای اکتشاف ترکیبی با چوب:
~ ضایعات چوب (جمع آوری شده از فروشگاه چوب دبیرستان محلی)
~ چسب المر (دفعه بعد از چسب چوب استفاده خواهم کرد)
~ آبرنگ مایع
~ شیشه و برس
~ پاستل روغنی
~ قیچی
~ بریده های مجله (من بیشتر از مجلات خانه و باغ برای جرقه زدن ایده های معماری، طراحی و منظره استفاده کردم)
~ مجموعه ای از دستگیره های کابینت چوبی (من حدود 40 عدد از کابینت های قدیمی خود داشتم که خیلی زود تمام شدند)
~ مواد کولاژ کوچکتر برای ساخت با مواردی مانند: روی بطری، چوب پنبه، قطعات مقوا، قطعات کارتن تخم مرغ
~ سایر مواد کولاژ: دکمه ها، قطعات پازل
~ تکه های نخ بریده شده به طول های حدود 18 اینچی (من دوست دارم هنگام کار با مواد سخت زیادی یک عنصر نرم اضافه کنم تا کودکان بتوانند بافت های مختلفی داشته باشند)
تنظیم مواد برای اکتشاف ترکیبی با چوب:
من خیلی فکر کردم که کدام مواد با هم بهترین کار را خواهند داشت و بدون احساس طاقت فرسا، علاقه کافی را برانگیختند. روی این میزهای کوچک چیزهای زیادی میتوانستم جا بدهم، زیرا چهار کودک باید آنجا بنشینند و فضای کافی برای کار داشته باشند. این مدرسه یک معلم هنر فوقالعاده دارد که در این روز پیشنهاد کرد که ما یک بوفه برای همه مواد ایجاد کنیم تا بچهها بتوانند آنچه را که میخواهند «خرید» کنند. من این ایده را دوست داشتم و بچه ها هم همینطور! برای شروع، مجموعه کوچکی از چیزها را روی میز گذاشتم، اما بیشتر مواد روی بوفه چیده شده بود و دوباره پر شدند. بوفه را در انتهای فضا در کنار پنجره در تصویر دوم از بالا به پایین می بینید (دو در بالا اینجا) و همچنین می توانید جعبه پلاستیکی روی زمین را ببینید که پر از تکه های چوب برای انتخاب بود. جعبه دیگری از قطعات چوب داشتم که وقتی بچه ها کار می کردند دوباره پر می کردم.
آماده شدن برای اکتشاف چوب با مدیا ترکیبی
چوب: در این مدرسه من 60 کودک را در 4 گروه می بینم و هر کدام نیم ساعت وقت دارند، بنابراین من به مواد زیادی به علاوه وسایل اضافی نیاز دارم فقط در صورتی که یک کودک ایده بسیار بزرگی داشته باشد که بخواهد اجرا کند. من نمی خواهم ایده های کسی را محدود کنم. برای هر بچه یک پایه چوبی بزرگ آماده کردم. برخی از پایه های “بزرگ” فقط یک نوار بلند بودند و اگر دوباره این کار را انجام دهم مطمئن می شدم که یک مستطیل بزرگتر برای همه دارم. برخی از بچه ها واقعاً می خواستند ساختار خود را بسازند و پایه های کوچک ساختار آنها را ناپایدار می کرد که کمی خسته کننده بود. فکر می کنم اگر از چسب چوب استفاده می کردیم کمک می کرد. سپس 300 قطعه دیگر را آماده کردم (آنها را سمباده زدم) حدود 5 قطعه برای هر کودک. من شرط بندی کردم که برخی از بچه ها از تعداد زیادی استفاده کنند و برخی از یک یا دو استفاده کنند، زیرا من همچنین مواد بسیار دیگری را برای بازی کردن ارائه می کردم. همانطور که معلوم شد، تنها حدود 20 قطعه کوچک باقی مانده بود، بنابراین خیالم راحت شد که شرطم نتیجه داد.
رنگ آمیزی: آبرنگ مایع بهترین استفاده برای چوب است. من معمولاً پالت را به گرم یا سرد محدود می کنم تا بتوان آنها را روی هم قرار داد و گل آلود نشوند، اما در این روز زمان ما تمام شد بنابراین فقط چند رنگ را در پالت ها ریختیم و یک شیشه آب گذاشتیم. . اگر دوباره این کار را انجام می دادم از قبل چند شیشه آماده می کردم و برس ها را در شیشه ها می گذاشتم. می توانست مقداری فضا و کمی آشفتگی را ذخیره کند.
مواد سازگار: من مجموعه بسیار گسترده ای از مواد بازیافتی و جمع آوری شده دارم. من همیشه در صفحه محلی فیس بوک خود از جامعه خود می پرسم که آیا به دنبال چیز خاصی هستم یا خیر و آنها همیشه به آن پاسخ می دهند. من در واقع برای خانه و مجلات معماری درخواست کردم و اکنون یک جعبه شیر کامل دارم که ارزش انتخاب را دارد. مجله ای که بهترین تصاویر این پروژه را در آن یافتم، مجله Dwell است. من همچنین برخی از نقشه ها را برش دادم که هر زمان که آنها را پیدا کنم جمع آوری می کنم. اخیراً من و پسرم وقتی به کالج ها نگاه کردیم از UVM بازدید کردیم و آنها یک نقشه کامل در مرکز دانشجویی خود با نقشه های ورمونت و همه کوه های اسکی داشتند. پس فقط وقتی در سفر هستید چشمان خود را باز نگه دارید.
مشاهدات: در حالی که من قبل از هر گروه یک دقیقه وقت گذاشتم و در مورد موادی که آوردم و همه راههای ممکن استفاده از آنها را به آنها گفتم (چوب را میتوان رنگ کرد، چسب زد، کلاژ کرد؛ مطمئن شوید که از پایه محکمی در هنگام ساخت استفاده کنید. هیچ راه اشتباهی برای استفاده از مواد وجود ندارد، این واقعاً به شما و ایده های شما بستگی دارد) من معمولاً برای معرفی مطالب به این روش وقت نمی گذارم. وقتی من فقط ماهی یک بار آنجا هستم و برای هر گروه فقط 25 دقیقه وقت میگذارم، نمیخواهم وقت خود را تلف کنم و مطمئن هستم که بچهها (سنین 5 تا 7 سال) همگی ایدههای منحصر به فرد خود را در مورد نحوه استفاده خواهند داشت. مواد اما معلم هنر این کار را به این صورت انجام می دهد و از من خواست که لطفا یک دقیقه روی فرش و معرفی همه چیز صرف کنم. این ایرادی ندارد و در واقع، اگر کلاسی داشتم که هر روز می دیدم، ممکن بود گهگاه زمانی را صرف صحبت در مورد مطالب به این شکل کنم. اما در عمل خود را بیشتر به عنوان یک تسهیلگر می بینم نه معلم. من نه تنها می خواهم مراقب تأثیرگذاری آنها باشم، بلکه فقط برای دیدن ایده های بچه ها کنجکاو و هیجان زده هستم زیرا بدون شک ایده های آنها همیشه بهتر از ایده های من است. این تجربیات برای من به همان اندازه که برای آنها زمان یادگیری است. و من متوجه شدم که بهترین راه برای شناختن کودکان و علایق آنها و ایجاد فضای امنی که منعکس کننده هر کودک و تجربه زیسته آنها باشد این است که به آنها اجازه دهید بازی کنند و در سطح خود پایین بیایند تا به داستان ها و ایده های آنها گوش دهند. اگر آنها به کمک نیاز دارند، من آنجا هستم تا کمکی به آنها کنم. اما آنها هنرمند هستند و من واقعاً نمی خواهم آنها را به هیچ وجه محدود کنم.
با نگاهی به این عکس ها می توانید تنوع گسترده ایده ها و اجرا را مشاهده کنید. هر یک از آن 60 کودک جریان را تجربه می کردند. زمان با ضربان قلب می گذشت – همه آنها می توانستند یک ساعت کار کنند – و آنها احساس غرور و هیجان زیادی نسبت به قطعات خود داشتند. و من هم خیلی الهام گرفتم! این بچه ها بسیار توانا بودند و بسیاری از آنها سازه های کاملاً استادانه ای با قطعات زیاد ساختند (این تضاد را با روزی که من همین مواد را در کتابخانه ارائه کردم خواهید دید). آنها اغلب در اطراف قدم میزدند و به خلاقیتهای یکدیگر نگاه میکردند و الهام میگرفتند تا چیزهای بیشتری به ساختههای خود بیافزایند. آنها عاشق خرید در بوفه بودند که همچنین محلی بود که بچه ها در مورد مواد و نحوه استفاده از آنها صحبت می کردند. شنیدم که بچهها میگویند که در حال ساختن یک صحنه برای راکتها، یک کشتی دزدان دریایی، یک حسگر حرکت، یک بازی ویدیویی، یک جاروبرقی و یک مسیر مانع هستند. بسیاری از آنها برای مادرشان چیزی درست می کردند. یکی از بچه ها که وقت خود را صرف پوشاندن تکه های چوب با تصاویر مجله می کرد، به طوری که حدود 6 یا 7 قطعه جداگانه داشت، گفت که آنها برای مادرش هستند زیرا او چیزهای زیبا را دوست دارد. تصور اینکه این داستانها، نوآوریها و تکرارها اتفاق بیفتد، اگر بچهها از طریق یک پروژه راهنمایی شده بودند، سخت است.
کاوش ترکیبی با چوب در کتابخانه:
آوردن این مواد و تنظیم آنها برای رویداد کتابخانه جامعه من کمی متفاوت بود. اول از همه، این یک بازه زمانی دو ساعته است و من معمولاً حدود 20-30 کودک دارم، بنابراین مواد بسیار کمتر و سرعت بسیار کمتری دارد. کودکان می توانند از سن 2 تا نوجوانی باشند، اما معمولا بین 3 تا 10 سال هستند. من یک علامت بسیار اساسی می دهم زیرا بچه ها با والدین خود هستند و والدین معمولاً می خواهند بدانند که قرار است چه کاری انجام دهند. من آن را بسیار باز نگه می دارم و امیدوارم که والدین اجازه دهند فرزندانشان رهبری را بر عهده بگیرند. اما چیزی که من دوست دارم این است که والدین نیز در کنار فرزندشان هنر خود را می سازند.
بچه ها خیلی کمتر ساخت و ساز می کردند و بیشتر نقاشی و چیدمان می کردند. آنها همچنین کار خود را به سرگردانی به میزهای دیگر رها کردند و پس از دیدن مواد جدیدی روی میز، بازگشتند تا موارد بیشتری را اضافه کنند. من عاشق کودکی هستم که کاغذ سنباده را در سطل چوب پیدا کرد و در کلاژ حمام خود از آن استفاده کرد. تکههای چوبی رنگشده زیر همه جا مانده بودند، و من تکههای تخته موجسواری را روی قفسه کتابم نگه داشتهام.
من معتقدم که هر کسی میتواند مواد را جمعآوری کند و آنها را بهصورتی باز برای کودکان بفرستد. برای انجام این کار لازم نیست احساس کنید که باید «خلاق» یا «هنرمند» باشید، فقط باید باور داشته باشید که این زمان برای کاوش و کشف خلاق در دوران کودکی حیاتی است. آرزوی من این است که همه هنرها در اوایل کودکی، از دوران پیش دبستانی تا ابتدایی ابتدایی، فقط تجربیات هنری را با پایان باز ارائه دهند. آنها اعتماد به نفس زیادی پیدا میکنند و دیدن اینکه بچهها چه چیزی را میتوانند تصور کنند و بسازند، چگونه ایدههایشان را با دیگران به اشتراک میگذارند و همکاری میکنند، همدلی ایجاد میکنند، صدای خود را پیدا میکنند و به مبتکرانی تبدیل میشوند که به این فکر میکنند که چگونه میتوانند دنیا را بسازند، بسیار هیجانانگیز است. یک مکان بهتر
xx، نوار
– – – – – – – – – – – – – – – – – – – –
آیا این پست را دوست داشتید؟ در اینجا 3 ایده اکتشافی با پایان باز وجود دارد: